خيلي از ما، حداقل در مقطعي از زندگي، کارمند کس ديگري هستيم بنابراين لازم است خوب بدانيم چه چيزي او را ناراحت مي کند و از کوره در مي برد يا چطور مي توانيد روي او تاثير خوبي بگذاريد. تا به حال چقدر به شخصيت مديرتان توجه کرده ايد؟ چطور عمل مي کند؟ به نظرتان چه کارهايي او را جوشي مي کند يا به مذاقش خوش مي آيد؟ اگر مديرتان آدم سخت گيري است شما هم خيلي راحت عصباني مي شويد اگر هم مدير خوبي باشد دلتان مي خواهد شما را تاييد کند. تشخيص عواملي که باعث موفقيت و قوي شدن روابط کاري مي شود مهارتي است که بايد در محل کار حتماً به کار گرفته شود. يکي از راه هاي موفقيت در اين کار شناسايي تيپ شخصيتي مدير است. به اين مثال ها دقت کنيد. مدير آقاي الف آدم اجتماعي و برون گرايي است،

پر انرژي و پر از ايده هاي رنگارنگ است. پشت هم پيشنهادهاي جديد مي دهد و کمتر به کارهاي خوب کارمندانش توجه مي کند. اين مدير فکر مي کند کارمندانش مي دانند که او از آنها سپاسگزار است و براي آنها ارزش قائل مي شود. مدير آقاي ب سخت کوش است و سازماندهي شده عمل مي کند و کار کارمندانش را جزءبه جزء مديريت مي کند. آقاي ب نگران است که مديرش به او اعتماد نداشته باشد و به او ترفيع ندهد. اين دو مدير دو تيپ شخصيتي متفاوت دارند. ولي اين تفاوت چه تاثيري بر کارمندان دارد؟

متخصصان روابط شغلي آدم ها را در محيط کار به چهار تيپ شخصيتي متفاوت تقسيم مي کنند؛ رهبر، مردمي، آزادمنش و کاري. عموماً بيشتر مردم ترکيبي از دو تيپ هستند. هرچه تصوير آشکارتري درباره تيپ شخصيتي مديرتان و نيز خودتان داشته باشيد راحت تر مي توانيد بفهميد او در هر مقطعي چه عملکردي دارد، نقاط قوت و ضعفش چيست و چگونه مي توانيد با همديگر به بهترين نتيجه برسيد.

 رهبرها

رهبرها به نتيجه معطوف هستند. آنها تصوير بزرگ را مي بينند و کاري مي کنند که محقق شود. آنها خود را قاطع و صادق مي دانند، با مشکلات مستقيم روبه رو مي شوند و مي توانند در شرايط سخت تصميم گيري کنند. علاوه بر اين، مي پذيرند که گاهي وقت ها با ديگران ناشکيبايي مي کنند و معمولاً اهميت تعريف کردن و آگاهي دادن به ديگران را فراموش مي کنند.

 مردمي ها

مردمي ها به روابط بيشتر توجه دارند. آنها از کار کردن با ديگران لذت مي برند. رابط و شنونده هاي بسيار خوبي هستند و از کمک به ديگران لذت مي برند. اين افراد اجتماعي، دلسوز و به دنبال تاييد هستند و از درگيري دوري مي جويند. اين ويژگي باعث مي شود مردمي ها هنگام اخذ تصميم هاي مهم که بعضي ها دوست ندارند دچار مشکل شوند.

 آزادمنش ها

آزادمنش ها به دنبال ماجراجويي و هيجان هستند. اين افراد خطر مي کنند و با استفاده از قوه تخيل قوي شان مسائل را به روش هاي نوين و غيرمعمول حل و فصل مي کنند. آزادمنش ها در حل مشکلات بسيار موفق هستند، بسيار خلاقند و در شرايط بحراني خوب عمل مي کنند اما در جزئيات مشکل دارند و نمي توانند کارها را تا آخر دنبال کنند و آنها را تمام و کمال انجام بدهند. مقررات سخت را برنمي تابند و معمولاً حواسشان آسان پرت مي شود و از کارهاي روزمره زود خسته مي شوند.

 کاري ها

آخرين گروه شخصيتي کاري ها هستند. اينها عاشق کار کردن هستند و خودشان و ديگران را با برنامه ها و سيستم هاي از پيش تعيين شده براي هر موقعيتي وفق مي دهند. آدم هاي دقيقي هستند و در موقعيت هاي پيش بيني پذير خوب خودشان را نشان مي دهند. نقطه ضعف اينها اين است که ممکن است کمال گرا بشوند و نمي توانند خودشان را با تغييرات هماهنگ کنند.

***
ممکن است با مرور اين تيپ هاي شخصيتي متوجه بشويد يکي از اينها کاملاً با خلق و خوي شما مطابق است. به خاطر داشته باشيد بيشتر آدم ها معمولاً ويژگي هاي دو گروه را با هم دارند. حالا به مديرتان فکر کنيد تا متوجه بشويد کدام شخصيت با او هماهنگ است. آيا شبيه شماست يا با شما فرق دارد؟

حالا دوباره مثال هايمان را به ياد بياوريد. مدير آقاي الف رهبر و آزادمنش است در حالي که آقاي الف مردمي و کاري است. آنها دقيقاً برعکس هم هستند اما همزمان نقاط قوت همديگر را کامل مي کنند و ضعف هاي هم را مي پوشانند. هرچه آقاي الف بيشتر با روحيات مديرش آشنا بشود کمتر از روش کار کردن او ناراحت مي شود. او از مديرش ياد مي گيرد و از آن پس مي تواند راحت تر پيشنهادهايي مطرح کند که به نفع مدير باشد مثل اينکه چطور مدير مي تواند با کارمندانش مستقيم رابطه برقرار کند. رئيس آقاي ب کاري و رهبر است و آقاي ب مردمي و کاري. هر دو آنها کاري هستند و دوست دارند همه جزئيات مشخص باشد و وقتي همه چيز تحت کنترل باشد احساس راحتي بيشتري دارند. هنگامي که آقاي ب متوجه بشود مديرش مثل اوست مي فهمد که به او اعتماد دارد فقط مانند خودش زيادي درگير جزئيات است. او مي تواند با به کارگيري مهارت هاي شخصيت مردمي اش رابطه همکاري با مديرش را بهبود ببخشد. درک تيپ شخصيت خود و مديرتان باعث مي شود رابطه کاري مثبت و موثري با او برقرار کنيد. اگر بخواهيد با هم رابطه کاري خوبي داشته باشيد، حتي اگر تفاوت هايي بين شما وجود داشته باشد، شرايط برنده - برنده به وجود مي آيد.