اكونومیست: نرخ تورم به 28 درصد می‌رسد

واحد اطلاعات اكونومیست در تازه‌ترین گزارش خود پیش‌بینی كرد كه نرخ تورم سال‌جاری ایران به بیش از 28 درصد خواهد رسید. این در حالی است كه براساس آخرین آمار رسمی اعلام شده از سوی بانك مركزی، نرخ تورم خردادماه 7/20 درصد اعلام شده است. اگرچه گمانه‌زنی در خصوص ادامه روند صعودی افزایش بهای كالاها و خدمات با اجرای طرح تحول اقتصادی دولت در نیمه دوم سال‌جاری، همچنان ادامه دارد و حتی بیش از این طراحان دولتی طرح تحول اقتصادی دولت هم از روند صعودی نرخ تورم با اجرای این طرح خبر داده بودند اما پیش‌بینی واحد اطلاعات اكونومیست از افزایش نرخ تورم در ایران به بیش از 28 درصد در شرایطی است كه این گمانه‌زنی‌ها فارغ از تبعات اجرایی طرح تحول اقتصادی دولت و صرفا منوط به سیاست‌های مالی فعلی دولت است. با این حساب می‌توان انتظار داشت در شرایط تورمی 28 درصدی، حذف تدریجی یارانه‌ها و افزایش بهای كالاها، گمانه‌زنی‌ها در خصوص تحقق نرخ تورم 50 درصدی را قوت می‌بخشد. اما واحد اطلاعاتی اكونومیست كه در گزارش ماه جولای خود نرخ تورم ایران در سال گذشته را 1/17 درصد برآورد كرده بود این بار پیش‌بینی كرد كه این شاخص در سال‌جاری به 28 درصد می‌رسد كه بالاترین میزان طی دهه كنونی بوده و خواهد بود. اكونومیست در ادامه آورده كه گزارش‌های مختلف نشان می‌دهد كه قیمت اقلام و خدمات ضروری در ایران افزایش زیادی یافته و هزینه‌های وارداتی هم در حال رشد است و با توجه به اینكه احتمال دارد سیاست‌های مالی دولت همچنان توسعه‌ای باقی بماند، انتظار می‌رود فشارهای تورمی طی سال‌های آینده افزایش یابد و قیمت كالاها به صعود خود ادامه دهد. بنابراین اكونومیست پیش‌بینی می‌كند كه نرخ تورم در سال‌جاری به 28 درصد افزایش یافته و این شاخص با اندكی كاهش در سال آینده به 25 درصد برسد. تداوم روند نزولی نرخ تورم ایران در سال 89 را به 5/22 درصد خواهد رساند كه این شاخص طی سال‌های 1390 و 91 به ترتیب معادل 20 و 5/19 درصد خواهد بود. پیش از این موسسه بیزینس مانتیور در گزارش خود پیش‌بینی كرده بود كه نرخ تورم ایران در سال‌جاری به 22 درصد می‌رسد. بیزینس مانیتور در گزارش سه ماهه سوم 2008 خود نرخ تورم ایران در سال گذشته را 5/22 درصد برآورد و پیش‌بینی كرد كه این شاخص در سال‌جاری به 22درصد خواهد رسید. این موسسه انتظار دارد كه نرخ تورم ایران طی سال‌های آتی به روند نزولی خود ادامه دهد، به طوری كه برای سال 88 تورم 18 درصدی و برای سال 89 نرخ تورم 16 درصدی پیش‌بینی شده است. در سال 1390 نرخ تورم ایران بدون تغییر نسبت به سال پیش از آن معادل 16 درصد خواهد بود كه تداوم روند نزولی منجر به ثبت رقم 14 درصد برای تورم ایران در سال 1391 خواهد شد.
نقدینگی 160 هزار میلیارد تومانی
اما پیش‌بینی‌ها از افزایش نرخ تورم به 28 درصد در حالی است كه حجم نقدینگی كشور به مرز 160 هزار میلیارد تومان رسیده است که رکورد بی‌سابقه‌ای محسوب می‌شود. بر اساس گزارش‌های بانك مركزی نقدینگی در فروردین ماه سال جاری با 25 درصد افزایش در مقایسه با فروردین سال گذشته به 1596 هزار میلیارد ریال رسید. در فروردین ماه 87، حجم پول نیز با 9/26 درصد افزایش نسبت ماه مشابه سال قبل به 1/470 هزار میلیارد ریال رسید. حجم شبه پول نیز در فروردین امسال 8/1125 هزار میلیارد ریال بود. بر اساس آمار بانك مركزی، دارایی‌‌های خارجی سیستم بانكی در فروردین ماه 87 با 6/1 درصد افزایش نسبت به اسفند سال گذشته به 1/1203 هزار میلیارد ریال رسید. در همین حال، بانك مركزی اعلام كرد بدهی دولت به سیستم بانكی در یك سال منتهی به پایان فروردین‌ماه 87 با 5/19 درصد افزایش از مرز 6/195 هزار میلیارد ریال گذشت. بدهی شركت‌ها و موسسات دولتی به سیستم بانكی نیز در پایان فروردین‌ماه سال جاری 4/88 هزار میلیارد ریال بود كه در مقایسه با فروردین سال گذشته 5/8 درصد كاهش نشان می‌دهد. در مجموع نیز بدهی بخش دولتی شامل دولت و موسسات دولتی در فروردین‌ماه سال جاری 284 هزار میلیارد ریال بود كه نسبت به فروردین سال قبل 1/9 درصد افزایش یافته است.
صندوق بین‌المللی پول هشدار داد
این در حالیست که افزایش بی‌سابقه بهای تورم در كشورهای در حال توسعه به تهدیدی جدی برای رشد اقتصادی بدل شده كه مقابله با این تهدید برای این كشورها چندان آسان نیست؛ این هشداری است كه صندوق بین‌المللی پول به این كشورها و از جمله ایران می‌دهد. كارشناسان این صندوق تخمین زده‌اند كه متوسط تورم در كشورهای در آستانه صنعتی شدن طی سال‌جاری میلادی از مرز 9 درصد نیز خواهد گذشت و در برخی كشورهای آسیایی حتی نرخ تورم دو رقمی خواهد بود. صندوق بین‌المللی پول معتقد است: در حالی كه تورم فزاینده به تهدیدی جدی برای رشد اقتصادی آسیا تبدیل شده است، مقابله با این تهدید برای كشورهای آسیایی آسان نیست، زیرا تصمیم‌های اصلی در زمینه سیاست پولی آنها در آمریكا گرفته می‌شود. كارشناسان صندوق بین‌المللی پول تخمین زده‌اند كه متوسط تورم در كشورهای در آستانه صنعتی شدن طی سال جاری میلادی از مرز 9 درصد نیز خواهد گذشت. در برخی كشورهای آسیایی حتی نرخ تورم دورقمی خواهد بود. اظهارنظرهای نهادهای بین‌المللی اقتصادی حاكی از جدی بودن خطر تورم است، به طوری كه هفته پیش بانك توسعه آسیا هشدار داد: افزایش بی‌رویه تورم برای توسعه‌ اقتصادی منطقه یك تهدید بسیار جدی محسوب می‌شود. پیش‌تر، صندوق بین‌المللی پول از كشورهای در آستانه صنعتی شدن خواسته بود، مبارزه علیه تورم را در صدر فعالیت‌های خود قرار دهند. كارشناسان معتقدند كه بحران مواد خوراكی و افزایش بهای نفت دلایل اصلی تورم بی‌رویه هستند. رشد سریع اقتصاد آسیا در سال‌های اخیر باعث شد كه در بازارهای بین‌المللی تقاضا برای مواد خام، از جمله برای فولاد بالا رود. به گزارش ایسنا نگرانی نهادهای اقتصادی همچون بانك توسعه آسیا، از این است كه بالارفتن قیمت‌ها، افزایش دستمزدها را به دنبال داشته باشد و در نهایت به تورم دائم بینجامد. این باعث خواهد شد كه قدرت رقابت كشورهای آسیایی بیش از پیش كاهش یابد. پیشنهاد صندوق بین‌المللی پول در مورد بالابردن بهره بانكی و افزایش ارزش پول در كشورهای آسیایی، دلیل مناسبی برای وضعیت فعلی نیست. بیورن وان رویه ـ كارشناس انستیتوی اقتصاد جهانی در شهر كیل آلمان ـ در این باره می‌گوید: مشكل موجود را به سختی می‌توان از طریق تغییر سیاست‌های پولی حل كرد. به نظر او بالابردن بهره بانكی ریسك بزرگی است كه می‌تواند رونق اقتصادی را در نطفه خفه كند. به گزارش دویچه وله، بخشی از مشكلات اقتصادی آسیا به دلیل سیاست‌های اقتصادی آمریكا به‌وجود آمده است، زیرا پول این كشورها به دلار وابسته است. بانك مركزی آمریكا تلاش می‌كند كه رشد اقتصادی این كشور را تضمین كند، حتی اگر ناچار باشد برای این كار به افزایش تورم تن‌ دردهد. در همین زمینه بود كه نرخ بهره‌ راهبردی دو درصد كاهش یافت. اگر كشورهای آسیایی خود را در برابر این گونه اقدامات مصون كنند، سرمایه‌گذاران در سطح جهانی به آنها روی خواهند آورد. در این صورت ارزش پول آنها بالا می‌رود و در نتیجه تولیدات آنها در بازارهای جهانی گران‌تر می‌شوند.

برگرفته از : http://kargozaaran.com/

دو ایرانی در بین ۱۰ روشنفکر مردمی برتر جهان

خوانندگان مجله آمریکایی فارن پالیسی و نشریه بریتانیایی پراسپکت، صد «روشنفکر مردمی» را برگزیده‌اند و در بین ده نفر نخست، نام دو ایرانی، عبدالکریم سروش و شیرین عبادی، دیده می‌شود.

فتح‌الله گولن، محمد یونس، یوسف القرضاوی، اورهان پاموک، اعتزاز احسان، عمرو خالد، عبدالکریم سروش، طارق رمضان، محمود مدنی و شیرین عبادی به ترتیب اول تا دهم شده‌اند.

اشتباه نکنید. این رأی‌گیری فقط برای انتخاب روشنفکران مسلمان نبوده، ولی این شایبه شکل گرفته است که نوعی سیل آرا به‌سوی روشنفکران سرشناس مسلمان از سوی خوانندگان مسلمان سرازیر شده تا آن‌ها، از چهره‌هایی همچون نوام چامسکی و آمارتیا سن بالاتر بایستند.

البته مدیران فارن پالیسی می‌گویند همین واقعیت را می‌توان نشانه محبوبیت ده روشنفکر مردمی برتر دانست، چرا که آن‌ها کسانی هستند که با مردم خود ارتباطی روشن و گسترده دارند. فارن پالیسی می‌گوید یقیناً این مهارت برقراری ارتباط، برای صدرنشینان این فهرست «یک دارایی» است.

مجموعاً بیش از پانصد هزار نفر طی چهار هفته در این رای‌گیری اینترنتی شرکت کردند و در نهایت فتح‌الله گولن روشنفکر دینی از ترکیه در صدر ایستاد. مدیران مجله پراسپکت می‌نویسند هنگامی که نامزدها معرفی شدند، برگزارکنندگان این نظرسنجی اصلاً تصور نمی کردند، یک صوفی ترک که به‌ندرت در غرب شناخته شده، پیشتاز شود. البته روشنفکران مسلمان از ابتدای رأی‌گیری پیشتاز نبودند.

پراسپکت می‌نویسد که در روزهای نخست ماریو بارگاس یوسا، رمان‌نویس پرویایی، و گری کاسپاروف، قهرمان پیشین شطرنج و ناراضی سیاسی از روسیه، در صدر آرا‌ بودند و زمانی نیز به نظر می‌رسید ال گور، معاون پیشین رییس جمهور آمریکا و فعال محیط زیست، عنوان «برترین روشنفکر مردمی» را به افتخارات دیگرش، از جمله جایزه صلح نوبل و اسکار می‌افزاید.

اما در حالی‌که یک هفته از رأی‌گیری گذشته بود، سیل آرا‌ برای فتح‌الله گولن سرازیر شد و تا آخرین روز ادامه داشت.

پراسپکت می‌نویسد: «ابتدا ما بر این باور بودیم که یکی از اعضای فناوری آشنای فتح‌الله چی- نام گروهی میلیون‌ها هوادار گولن در جهان - با هک کردن سیستم رایانه‌ای ما، کاری کرده که به‌صورت خودکار به قهرمانش رأی داده شود. ما این مجرم را شناسایی می‌کنیم، آرای او را باطل می‌کنیم، اوضاع به روال عادی باز می‌گردد و نوام چامسکی به پیروزی قاطع دیگری دست می‌یابد.»

اما حقیقت چیز دیگری بود. روزنامه زمان، که پرتیراژترین روزنامه ترکیه است، بعد از اطلاع از تصمیم مشترک فارن پالیسی و پراسپکت، در صفحه نخست خود نوشت که نام فتح‌الله گولن در فهرست یکصد روشنفکر مردمی برتر آمده است.

روزنامه زمان، اساساً رابطه نزدیکی با آقای گولن دارد و البته سایر روزنامه‌های ترکیه نیز این خبر را بازتاب دادند. به نظر می‌رسد هواداران آقای گولن که غالباً مسلمانانی تحصیل‌کرده و از طبقه متوسط به بالا هستند، عزم خود را جزم کردند تا شخصیت محبوب‌شان در دو نشریه معتبر غربی خوش بدرخشد.

مدیران پراسپکت همانند فارن پالیسی اذعان می‌کنند هر چند «سیاست هویت» در این رای‌گیری اینترنتی دخیل بوده، ولی شاید این نتایج را بتوان ظهور نوعی تازه از روشنفکری دانست، «نوعی روشنفکری‌ که نفوذش به جای نشریه و پژوهشکده، از طریق شبکه‌ای شخصی بیان می‌شود» و در این رهگذر نباید نقش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و تالارهای گفت و گو را نادیده گرفت.


مثلاً هواداران عمرو خالد مصری، در فیس بوک صفحه ویژه‌ای راه انداخته بودند و دیگران را ترغیب می‌کردند که به او رای بدهند. ترکیه نیز سه میلیون مشترک در فیس بوک دارد که بعد از آمریکا، بریتانیا و کانادا، در دنیا بیشترین است.

همچنین آن‌چه روی نتایج این رای‌گیری اینترنتی تاثیر گذاشته، حق شرکت‌کنندگان برای رای دادن به پنج نفر بوده است. برای همین رای‌دهندگان مسلمان احتمالاً به سایر روشنفکران مسلمان از سایر کشورها نیز رای داده‌اند.
بعد از ده نفر نخست، نوام چامسکی، ال گور، برنارد لوییس (مورخ، بریتانیا و آمریکا)، اومبرتو اکو (رمان‌نویس، ایتالیا)، ایان هرسی علی (فعال و سیاستمدار، سومالی و هلند)، آمارتیا سن (اقتصاددان توسعه، هند)، فرید زکریا (نویسنده و روزنامه‌نگار، آمریکا)، گری کاسپاروف (فعال دموکراسی‌طلب، روسیه)، ریچارد داکینز (زیست‌شناس و نویسنده، بریتانیا) و ماریو بارگاس یوسا (رمان‌نویس، پرو) به ترتیب یازدهم تا بیستم شدند.

زندگی‌نامه کوتاه سه روشنفکر مردمی برتر به انتخاب خوانندگان مجلات فارن پالیسی و پراسپکت بدین شرح است:



۱- فتح‌الله گولن (رهبر و روشنفکر دینی، ترکیه)

گولن، یک دانشور مسلمان است که شبکه‌ای جهانی از میلیون‌ها پیرو دارد. او در زادگاهش، ترکیه هم محبوب است و هم منفور.

از نظر اعضای جنبش گولن، وی رهبری الهام‌بخش است که زندگی تحت آموزه‌های اسلام میانه‌رو تشویق می‌کند. از نظر منتقدانش، گولن برای نظام لائیک ترکیه، یک تهدید است. البته گولن از زمانی که در سال ۱۹۹۹ در پی اتهام تضعیف سکولاریسم به آمریکا گریخته، حضور عمومی نسبتاً کمرنگی داشته است.



۲- محمد یونس (مدیر بانک گرامین‌، فعال حقوق بشر، بنگلادش)

بیش از سی سال پیش، محمد یونس به ده‌ها نفر از کارآفرینان تهیدست در زادگاهش بنگلادش مجموعاً ۲۷ دلار وام داد. این کار سرآغاز یک عمر مبارزه با فقر از طریق پرداخت وام‌های خرد بود و سرانجام به پاس این تلاش‌ها، در سال ۲۰۰۶ برنده جایزه نوبل شد.

در خلال این سال‌ها بانک گرامین که حالا در صد کشور شعبه دارد، به بیش از هفت میلیون وام‌گیرنده، حدود هفت میلیارد دلار وام‌هایی با مبالغ اندک پرداخته که ۹۷ درصدشان، زنان بودند. همچنین نود و هشت درصد این وام‌ها بازپرداخت شده است.



۳- یوسف القرضاوی (روحانی، مصر و قطر)

قرضاوی که میزبان برنامه محبوب «شریعت و زندگی» در تلویزیون الجزیره است، هر هفته درباره مسایل گوناگون فتوا صادر می‌کند، از جمله این‌که آیا اسلام مصرف هر نوع الکلی را حرام می‌داند (خیر) و آیا مبارزه با نیروهای آمریکایی در عراق، مقاومت مشروع است (آری).

قرضاوی که رهبر معنوی اخوان‌المسلمین شناخته می‌شود، حملات یازدهم سپتامبر را محکوم کرد، اما از آن زمان تاکنون، فتواهایش نظیر موجه دانستن حملات انتحاری، سبب شده تا شخصیتی اختلاف‌برانگیز باشد به گونه‌ای که حتی ایمن الظواهری مرد شماره دو القاعده وی را قبول ندارد.

برگرفته از : http://www.drsoroush.com

بركات انتخابات

سال دیگر زمان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران است، و هرچند در مورد برگزاری یك انتخابات آزاد، رقابتی، عادلانه و سالم (با توجه به چند انتخابات اخیر) حرف و حدیث بسیار وجود دارد اما از هم‌اكنون می‌توان آثار و نشانه‌های خیز برداشتن نیروها و گروه‌های فعال فكری و سیاسی را برای مواجهه با این رخداد و بهره‌برداری از آن دید. از یك طرف جناح حاكم برای ادامه حاكمیت خود نیاز به رای مردم دارد و به ناچار باید با پاسخگویی نسبت به عملكرد خود در دوران مسوولیت و دست زدن به اقداماتی كه بتواند اعتماد دوباره رای‌دهندگان به این جریان را در پی داشته باشد به میدان انتخابات آید، و از سوی دیگر اصلاح‌طلبان با نقد عملكرد جناح حاكم و ارائه چشم‌اندازی متفاوت و مقایسه‌ای از عملكرد دوران اصلاحات و دولت نهم تلاش می‌كنند تا با بازسازی جایگاه و نیروهای خود و جلب اعتماد قهركردگان از صندوق‌های رای و افراد خاموش جامعه به مصاف رقیب قدرتمند خود بروند و از امكان انتخابات برای تغییر وضعیت موجود و انجام اصلاحات استفاده كنند.

در این گیرودار انتخاباتی است كه هریك از طرفین (و ایضا نیروهای خارج از این دو) با تكیه بر عملكرد خود و گفتمانی خاص عرصه عمومی را صحنه چالش‌های فكری و سیاسی و انتقادی ساخته و راه آینده بهتر را به روی شهروندان برای تصمیم‌گیری باز می‌نمایند و در نهایت می‌توان انتظار داشت كه در سایه یك انتخابات آزاد با رای اكثریت مردم رئیس‌جمهور برگزیده و سكاندار قوه مجریه شود، و این از «بركات انتخابات» در نظام‌های مردم‌سالار است كه در هر مقطع انتخاباتی مردم از آن برخوردار می‌شوند.
هرچند هنوز معلوم نیست نامزد جناح حاكم در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده چه كسی است اما از قرائن و شواهد می‌توان دریافت كه آقای احمدی‌نژاد در پی آن است تا خود را به عنوان نامزد یگانه جناح حاكم اثبات كند و از پشتیبانی كامل نیروها و گروه‌های این جناح در انتخابات آتی بهره برد و از این رو تلاش دارد كه در سال آخر مسوولیتش دست به كارها و اقداماتی بزند تا شرایط محیطی و رای افراد را به نفع خود رقم زند و قطعا اگر انتخابات و نیاز به رای نبود هرگز نیازی به انجام این كارها نمی‌شد و این از «بركات انتخابات» است كه رئیس قوه مجریه را وا می‌دارد برای انتخاب مجدد دست به كارهایی بزند كه رای‌آور باشد! آقای احمدی‌نژاد با استفاده از امكانات و وضعیت منحصر به فردی كه دارد در این آخرین سال دولت نهم با درك اوضاع وخیم اجتماعی و اقتصادی ناشی از سیاست‌های اشتباه دولتش و اینكه اگر در همین شرایط وارد انتخابات شود شكست خواهد خورد، چراكه حتی بخش قابل توجهی از نیروها و گروه‌های اصولگرا از او حمایت و پشتیبانی نخواهند كرد، به ناگاه با یك چرخش كامل نسبت به سیاست‌های گذشته اقتصادی دولتش در عرصه داخلی و سیاست خارجی درصدد بازسازی وضعیت رای خود برآمده است. محتوای طرح تحول اقتصادی دولت و اجزای آن، كه به گونه‌ای از بازگشت دولت نهم به نظام اقتصادی بازار خبر می‌دهد و در تقابل كامل با شعارها و مدعاها و سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی دولت نهم از بدو روی كارآمدن تاكنون قرار دارد، شاهدی براین مدعاست. دولتی كه با شعار بردن درآمد نفت به سر سفره‌های مردم و عدالت محوری و بهبود معیشت و اقتصاد اقشار محروم و متوسط بر سر كار آمد و با افزایش بودجه عمومی و تثبیت قیمت‌ها و... وضعیت كنونی را رقم زده و اسباب نارضایتی اقشار وسیعی از مردم را فراهم آورده است می‌خواهد با یك دوربرگردان (همانند طرح اصلاح ترافیك تهران) به آزاد‌سازی قیمت حامل‌های انرژی و نقدی پرداخت كردن یارانه آنها بپردازد و اصلاح ساختار اقتصاد كشور را پی گیرد، و به همین شكل در عرصه سیاست خارجی نیز با یك دور برگردان از تنش‌زایی به تنش‌زدایی روی آورده و تلاش دارد تا با انجام برخی اقدامات فشارهای سیاسی و اقتصادی ناشی از سیاست خارجی تهاجمی همین دولت را مهار و به ویژه آثار مخرب و هزینه‌زای ناشی از تحریم‌های اقتصادی را از روی دوش اقتصاد كشور ‌بردارد و راه‌های تنفسی بسته شده را باز نماید و به واقع از تغییر سیاست در عرصه سیاست خارجی برای تغییر در عرصه سیاست داخلی به نفع خود بهره‌برداری نماید.
اینكه آیا این اقدامات آقای احمدی‌نژاد به نتیجه مطلوب می‌رسد یا نه؟ محل بحث ما نیست و البته نویسنده امیدوار است به نتیجه برسد اما این نوع چرخش در مواضع و اقدام را باید از «بركات انتخابات» در جمهوری اسلامی ایران دانست و به همین دلیل بر ماست تا آنجا كه می‌توانیم از نهاد انتخابات پاسداری كنیم و نگذاریم این نهاد موضوعیت خود را در اداره كشور از دست دهد چرا كه تا وقتی این نهاد وجود دارد و دولت باید مشروعیت خود را از رای مردم بگیرد ناچار از انجام اقداماتی است كه رای و رضایت مردم را در پی داشته باشد و همین رای است كه حتی سرسخت‌ترین افراد و سیاست‌ها را اصلاح می‌كند و راز تداوم نظام‌های مردم‌سالار نیز در همین نكته كلیدی نهفته است. والبته اصلاح‌طلبان باید بدانند در میدانی كه رقیب همه گونه امكانات و قدرت مانور دارد و به راحتی می‌تواند با دست زدن به اقداماتی میزان رای‌آوری خود را افزایش دهد آسان نمی‌توان وارد شد و ورود به این میدان تمهیدات و مقتضیات و برنامه‌های ویژه‌ای را می‌طلبد و قطعا در انتخابات آینده نیرویی پیروز میدان انتخابات خواهد بود كه «بركات انتخابات» ی بیشتری را برای مردم عرضه كند و به نظر می‌رسد انتخابات آینده ریاست جمهوری نقطه عطف و سرنوشت‌سازی برای ایران و ایرانیان خواهد بود.

برگرفته از :http://mazrooei.ir/

چهارنوع مدیریت اقتصادی

مسئله مدیریت اقتصادی مهمترین نقش را در استفاده بهینه از منابع در اختیار ، ‌سازماندهی نیروی انسانی و ارائه محصول از سوی هر بنگاه اقتصادی و نهاد خدمت رسان دارد . اگر در ایران بخواهیم به اجمال شیوه مدیریت اقتصادی معمول را تقسیم و توصیف کنیم به « چهار نوع مدیریت اقتصادی » می توان اشاره کرد :

1- مدیریت اقتصادی در بخش دولتی : در این نوع مدیریت غالبا دغدغه ای برای تامین منابع وجود ندارد چراکه از طریق بودجه عمومی منابع در اختیار مدیر قرار می گیرد و بدلیل بوروکراسی حجیم دولتی شاخص های دقیقی برای اندازه گیری میزان کارآیی و اثربخشی و استفاده بهینه از منابع در اختیار وجود ندارد . در مجموع این نوع مدیریت مبتنی بر مدیریت هزینه و روزمرگی است و به همین دلیل مشاهده می شود نسبت هزینه به فائده (محصول) بجای آنکه باافزایش بهره وری روندی کاهشی داشته باشد ، به عکس روندی افزایشی دارد و روزبروز بر حجم هزینه های دولت می افزاید و...
2- مدیریت اقتصادی در بخش عمومی : در این نوع مدیریت تامین درآمد و منابع یکی از دغدغه های اصلی اداره بنگاه را تشکیل می دهد ، چراکه بدون تامین منابع اداره بنگاه ممکن نیست ،از اینرو مدیریت ناچار از برنامه ریزی برای تامین منابع و هزینه آن از طریق چرخه تولید کالا و خدمات می باشد و به نسبتی که این چرخه خالی از دست اندازی به منابع بودجه عمومی و شرایط رانتی باشد بر کارآیی و اثر بخشی و استفاده بهینه از منابع در اداره بنگاه می افزاید . در مجموع این نوع مدیریت مبتنی بر مدیریت هزینه – فائده است و به میزانی که بنگاه های این بخش استقلال مالی و اداری از دولت داشته باشند ناچار از کاهش هزینه و افزایش بهره وری و تولید برای ادامه حیات اقتصادی خواهد بود و در نتیجه مدیریت اقتصادی آینده نگر و دقیق و پاسخگویی را می طلبد .
3- مدیریت اقتصادی در بخش خصوصی : در این نوع مدیریت تامین سود حرف اول را می زند و اصل در ادراه بنگاه دستیابی به سودی معقول است و به همین دلیل برنامه ریزی برای تداوم چرخه تولید و فروش محصول از طریق تامین سرمایه و منابع و محاسبه دقیق هزینه ها راهنمای عمل مدیریت اقتصادی بنگاه در هر مقطع است . در مجموع این نوع مدیریت مبتنی بر مدیریت هزینه – فائده با حاشیه سود انتظاری است و مدیریت اقتصادی بنگاه باید تمام تلاش و سعی خود را برای بهینه سازی استفاده از امکانات موجود و ارتقای بهره وری به منظور دستیابی به سود انتظاری بکار بندد و معیار سودآوری بنگاه شاخصی است که در هر مقطع کارآیی و اثربخشی و استفاده بهینه از منابع را اندازه می گیرد و به مدیر نمره می دهد و جایگاه اورا در قبولی یا ردی وادامه کار تعیین می کند .
4- مدیریت اقتصادی نهادهای مدنی و صنفی : در این نوع مدیریت انگیزه داوطلبانه افراد عضو حرف اول و آخر را می زند و چون تامین درآمد و منابع این بنگاهها داوطلبانه صورت می گیرد اداره بنگاه و ارائه محصولش در برابر انتظاراتی که اعضا (و افراد هدف ) دارند برنامه ریزی غلطانی را نیاز دارد . در مجموع این نوع مدیریت مبتنی بر مدیریت داوطلبانه با حداقل هزینه در برابر حداکثر خدمات دهی است و آنچه شاخص اندازه گیری اداره بهینه بنگاه است رضایت مندی اعضا ( وافراد هدف ) است که بازخورد آنرا می توان در افزایش اعضا و گسترش دامنه فعالیت این نوع از بنگاه ها شاهد بود .
بر پایه آنچه آمد در این « چهار نوع مدیریت اقتصادی » در ایران به جرئت می توان گفت که آسانترین آن مدیریت اقتصادی در بخش دولتی است و سخت ترینش در بخش خصوصی و نهادهای مدنی و صنفی ، و از آنجا که در ایران غلبه کامل با بخش دولتی است می توان نتیجه گرفت که ما بدترین وضعیت را بدلیل مدیریت اقتصادی در کشور داریم . اما نکته جالبتر اینکه مدیریت اقتصادی در نهادهای مدنی و صنفی که کمترین هزینه و بیشترین فائده را برای دولت و جامعه دارند و از اینرو در ادبیات اقتصادی از تعداد آنها در هر واحد ملی به عنوان شاخصی برای اندازه گیری میزان « سرمایه اجتماعی » استفاده می شود در کشور ما مورد کمترین توجه و حمایت از سوی حاکمیت است ، والبته تکلیف بخش خصوصی هم روشن است ! به نظر نویسنده اگر قرار است که کشور ما راه توسعه و رشد را بپیماید و به فردایی بهتر را برای ایران و ایرانی رقم زند جز ار طریق گذار از مدیریت اقتصادی در بخش دولتی به مدیریت اقتصادی در بخش خصوصی و نهادهای مدنی و صنفی ممکن نیست و همانگونه که در قانون برنامه چهارم توسعه آمده بود نگاه و سیاست های حاکمیت در این زمینه باید دگرگونی اساسی یابد و به ویژه آنکه نگاه دولت به بخش خصوصی و نهادهای مدنی و صنفی نباید نگاهی مبتنی بر رقابت باشد بلکه دولت باید اینها را به عنوان مکمل و همکار خود در پیمودن مسیر سخت و دشوار توسعه را بپذیرد و میدان فعالیت را به روی آنها گشاده دارد ، و از اینرو هرگونه برخورد محدود کننده دولت با نهادهای مدنی و صنفی با هر بهانه و دلیلی را باید یک گام ضد توسعه ای و به ضرر نهایی اقتصاد کشور به شمار آورد .

برگرفته از :http://mazrooei.ir/

مديريت دانش چيست؟

مديريت دانش چيست؟

برای تعريف مديريت دانش بايد چندين واژه تعريف شود. ابتدا از داده‌ها صحبت می‌كنيم. داده‌ها منبع حياتی به شمار می‌روند كه با بهره‌برداری صحيح از آنها می‌توان داده‌ها را به اطلاعات بامعنی تبديل نمود.

بدين ترتيب اطلاعات می‌توانند به دانش و در نتيجه حكمت تبديل شوند.

به عبارتی م‌ توان از واژگان فوق نتيجه گرفت كه :

- مجموعه‌ای از داده‌ها، اطلاعات را تشكيل نمی‌دهد.
- مجموعه‌ای از دانش، حمكت را تشكيل نمی‌دهد.
- مجموعه‌ای از حمكت، حقيقت را شكل نمی‌دهد.

در واقع، اطلاعات، دانش و حكمت، بيش از مجموعه‌های فوق هستند و به نوعی كل‌ آنها از هم اجزايی اجزا تشكيل می‌شوند، نه جمع جبری اجزا.

ابتدا از داده‌ها آغاز می‌كنيم، داده‌ها نقاط بی معنی در فضا و زمان هستند كه هيچگونه اشاره‌ای به فضا و زمان ندارند. داده‌ها شبيه رويداد حرف يا كلمه‌ای خارج از زمينه می‌باشند. در اينجا به "خارج از زمينه" اشاره نموديم. خارج از زمينه بدين معنا است كه داده‌ها هيچگونه رابطه‌ای با هيچ چيزی ندارند.

مجموعه‌ای از داده‌ها، اطلاعات را نمی‌سازد. زيرا در اين مجموعه داده‌ها با يكديگر هيچگونه رابطه‌ای با هم ندارند. برای اينكه بتوان از مجموعه‌ داده‌ها، اطلاعات را نتيجه گرفت بايد رابطه بين داده‌های مختلف رادرك كرد. در واقع  اطلاعات از درك ارتباط بين قطعات مختلف داده‌ها حاصل می‌شود. در حاليكه اطلاعات برگرفته از درك ارتباط بين داده‌های مختلف است اما نمی‌تواند داده‌ها را توصيف كند تا نحوه تغيير داده‌ها را با مرور زمان تشخيص دهد. اطلاعات ماهيت ايستا و خطی دارد.

در اينجا از واژه ديگری به نام رابطه صحبت كرديم.  الگو فراتر از رابطه است. الگو رابطه روابط است. اگر در برگيرنده سازگاری و جامعيت روابط می‌باشد و بر قابليت تكرار و پيش‌بينی اشاره دارد. اينك، الگو می‌تواند به طور بالقوه دانش را نشان دهد. دانش زمانی شكل می‌گيرد كه فرد بتواند الگوها و معنای شان را درك نمايد. الگو به زمينه اطلاعات وابسته نيست. بلكه خود زمينه‌سازی می‌كند (self-contextualize) الگوير كه نمايانگر دانش است، سطح بالايی از اطمينان و پيش بينی را فراهم می‌آورد و به ندت ماهيت ايستايی دارد.

حكمت زمانی شكل می‌گيرد كه فرد با اصولی كه الگوها را می‌سازند، آشنا باشد. اين اصول سراسری و كاملا مستقل از زمينه هستند.

پس به طور خلاصه می‌توان گفت:

- اطلاعات به توصيف، تعريف يا ديدگاه (چه، چه كسی، چه هنگام، كجا) وابسته است.
- دانش در برگيرنده استراتژی، عمل، متد يا شيوه (چگونگی) است.
- حكمت، بينش، اصول ، اخلاق (چرايی) را شامل می‌شود.

توجه نماييد كه داده‌ها - اطلاعات- دانش- حكمت، زنجيره‌ای را تشكيل می‌دهند . گرچه داده‌ها موجوديت گسسته هستند اما روند اطلاعات به دانش و حكمت به طور گسسته روی نمی‌دهند.

ما می‌توانيم با متصل نمودن اطلاعات جديد به الگوهايی كه قبلا درك نموديم. الگوها را توسعه دهيم.  اينك بايد مديريت دانش را تعريف نماييم. مديريت دانش مجموعه فرايندهايی است كه خلق، نشر و كاربری دانش راكنترل می‌كنند. همانگونه كه از تعريف مشخص است، مديريت دانش مباحث گسترده‌ای  را در بر می‌گيرد. پس چه نقشی در عصر اطلاعات دارد؟

امروزه سازمان‌ها و شركت‌ها با چهار مفهوم زير سروكار دارند:

- ماموريت: آنچه كه سعی دارند انجام دهند
- رقابت: نحوه رسيدن به بخش‌های رقابتی
- كارآيی: نحوه تحويل نتايج
- تغيير: نحوه مقابله با تغييرات

مديريت دانش می‌تواند توانايی سازمان‌ها و شركت‌ها را در انجام چهار مفهوم  فوق بهبود بخشد. به عبارتی می‌توان گفت مديريت دانش رويكرد سيستماتيك خلق، دريافت، سازماندهی، دستيابی و استفاده از دانش و آموخته‌ها در سازمان‌ها است. مديريت دانش در سازمان‌ها و شركت‌ها به بهبود تصميم‌گيری، انعطاف‌پذيری بيشتر، افزايش سود، كاهش باركاری، افزايش بهره‌وری، ايجاد فرصت‌های جديد كسب و كار، كاهش هزينه، سهم بازار بيشتر و بهبود انگيزه كاركنان كمك می‌كند. مديريت دانش را می‌توان برای فعاليت‌های مختلف مانند: عادی، منطقی، پيچيده، غيرمنتظره به كار گرفت.

 

نكات مهم در موفقيت بهره‌گيری از مديريت دانش

به منظور موفقيت فرايند مديريت دانش توجه به موارد زير ضروری است:

1- قابليت اتصال: تكنولوژی به تنهايی برای موفقيت رويكرد مديريت دانش كافی نيست. اما می‌تواند زير ساخت مناسبی برای به اشتراك گذاشتن دانش و فعال ساز مهمی باشد. دسترسی همه بخش‌های سازمان به معمار مديريت دانش، برنامه‌های مبتنی بر وب، ديوايس‌های سيار، ابزارهای داده كاری (data mining) ، پيشتازهای پشتيبان زير ساخت مديريت دانش هستند. تكنولوژی رفتارهای جديد دانش را فعال می‌سازد.

2- محتوا: در ابتدا، سازمان‌ بايد مميزی دانش را انجام دهد تا نقاط درونی و بيرونی تاثيرگذار بر دانش را شناسايی كند. نيروهای درونی و بيرونی تاثير گذار بر دانش اشكال مختلفی دارند مانند: دانش مشتری يا ظهور رسانه‌های جديد.

3- اجتماع: مديريت دانش موفق به اجتماع عملكردها يا گروهی از افرادی كه در درون سازمان همكاری دارند، وابسته است. اين افراد در مراحل مختلف نظير آماده‌سازی، راه‌اندازی، انجام عمليات و كسب نتيجه نهايی با يكديگر تعامل دارند.

4- فرهنگ: پشتيبانی و حمايت مديريت ارشد، همسويی عقايد، اعتماد، انگيز‍ش اجزا اصلی فرهنگ مديريت دانش به شمار می‌روند و توجه مستمر به اين اجزا ضروری است. به عبارتی شما بايد به اطلاعاتی كه از همكاران دريافت می‌كنيد، اعتماد داشته باشيد و اطلاعاتی كه همكار ديگر از شما دريافت می‌كند با توجه به اعتمادی كه به كار شما دارد، ارزشمند خواهد بود و اگر اين روند استمرار يابد موفقيت مديريت دانش را سبب می‌شود.

5- تعاون: جريان های كاری در سازمان‌های دانش بسيار به هم وابسته هستند. اين تعاون رمز موفقيت مديريت دانش است، چرا كه می‌تواند موانعی نظير تفاوت فرهنگ‌ها  را از ميان بردارد و افراد سازمان را در جهت رسيدن به اهداف هدايت كند.

6- سرمايه گذاری: سرمايه‌گذاری در مديريت  دانش به منظور تسريع بهره‌گيری از نوآوری‌ها و افزايش دانش افراد سازمان عامل مهمی به شمار می‌رود.

پس می‌توان گفت درك سيستماتيك و توجه به نكات فوق به سازمان‌ها كمك می‌كند تا مميزی دانش را انجام دهند و استراتژی مديريت دانش اثر بخش را با موفقيت پياده سازی نمايند.

مديريت كارآيی كسب و كار چيست؟

مديريت كارآيی كسب و كار چيست؟

مديريت كارآيی BPM  يا Business Performance Management مجموعه فرايندهايی است كه به سازمان‌ها كمك می‌كند تا كارآيی كسب و كارشان را بهبود بخشند. در واقع اين مجموعه فرايندها كارآيی و اثر بخشی هر سازمان را با اتوماتيك نمودن فرايند كسب و كار آن سازمان بهينه می‌سازند. به  BPR، BPM يا Business Process Reengineering نيز اطلاق می‌شود.

بسياری از شركت‌ها دارای فرايند‌های كسب و كار هستند كه اين فرايند‌ها برای مدل كسب و كار آن شركت منحصر به فرد خواهند بود. از آنجاييكه اين فرايندها با توجه به شرايط خاص بازار، بارها و بارها تكامل می يابند، راه كار BPM كه برمی‌گزينند، بايد بتواند خود را با شرايط  و نيازمندی‌های شركت در پاسخ به شرايط جديد تطبيق دهد.

شركت‌ها برای بهره‌گيری اثر بخش از BPM بايد تنها به داده‌ها و مديريت داده‌ها متمركز نشوند. بلكه شيوه فرايند‌گرا را برگزينند. اين شيوه تمايزی بين كارهای انجام شده توسط انسان يا كامپيوتر قائل نمی‌شود.

هدف BPM يكپارچه‌سازی فرايند‌ها، افراد و اطلاعات است. ايجاد چنين زيرساخت پويايی نيازمند جداسازی جريانات، قوانين كسب و كار و خدمات است.

شناسايی فرايندهای كسب و كار نسبتا ساده است. اما مشخص نمودن بخش‌های مختلف كسب و كار و يافتن صاحبان فرايندها، دشوار می‌باشد.

BPM علاوه بر مديريت فرايند‌های كسب و كار در سازمان، يكپارچه‌سازی بی درنگ فرايندها را با تامين كنندگان، شركای تجاری و مشتريان بر عهده دارد.

BMP اتوماسيون را از ديدگاه افقی مورد توجه قرار می‌دهد نه عمودی.

BAM يا Business Activity Monitoring (نظارت بر فعاليت كسب و كار) برای سنجش تاثير BPM ضروری است.

 

مولفه‌های BPM

BPM IDE (Integrated Design Environment: BPIDE محيط طراحی يكپارچه است كه برای طراحی فرايندها، قوانين و رويدادها بكار می‌رود. تعريف ساخت يافته‌ای از هر فرايند حائز اهميت است و IDE كاربر را قادر می‌سازد تا همه فراينده‌ها را بدون كمك فناوری اطلاعات طراحی نمايد.

* موتور فزاينده. موتور فزاينده در BPM، متغيرها و وضعيت‌های همه فرايندهای فعال را رديابی می‌كند.

* دايركتوری كاربر. راهبران سيستم، افراد درون سيستم را با نام، اداره، نقش و حتی سطح اعتبار تعريف می‌نمايند. اين دايركتوری سبب می‌شود تا وظايف به طور خودكار به منابع تعريف شده ارسال شوند.

* جريان كار. زير ساخت ارتباطی است كه وظايف را به فرد مورد نظر ارجاع می‌دهد.

* گزارشگيری/ نظارت بر فرايند. كاربران را قادر می‌سازد تا كارآيی فرايندهای فعلی‌شان و كارآيی فردی كه فرايندها را اجرا نموده است، رديابی نمايند.

* يكپارچه‌سازی. EAI يا Enterprise Application Integration و يا خدمات وب برای BPM حياتی است، زيرا فرايندهای كسب و كار به داده‌های سيستم‌های مختلف سازمان نياز دارند.

 

نظارت بر فعاليت كسب و كار (BAM)

BAM نظارت اتوماتيك بر فعاليت فرايند كسب و كار است و به صورت ماجولی از EAI، ERP يا محصولات BPM پياده‌سازی می‌شود. به منظور استفاده از BAM بايد شاخص‌های كليدی كارآيی (KPIs) يا Key Performance Indicators شناسايی شوند و سيستمی به منظور نظارت و پاسخگويی به تغييرات به صورت بی‌درنگ ساخته شود.

BAM سبب می‌شود تا سازمان بتواند سريعتر به فرصت‌ها و تمديدهای جديد پاسخ دهد. BAM سازندماندهی KPIهای كسب و كار و پياده‌سازی صحيح تكنولوژی و نظارت بر آنها را در بر می‌گيرد.

 

ويژگی‌های BAM

* فراهم ساختن شاخص‌های كليدی كارآيی‌ به صورت گرافيكی و بی‌درنگ و تحليل آنها

* فراهم ساختن امكان كنترل و مديريت عمليات كسب و كار

* امكان پاسخگويی سريع به تغيير مبتنی بر رويدادهای كسب و كار

* تمركز بر پارامترهای فرايند و تحليل بی‌درنگ به منظور تعيين فرايندهايی كه سبب ايجاد گلوگاه شده‌اند.

 

جريان كاری در BMP به چه معناست؟

جريان كاری عنصر ضروری مديريت فرانيد كسب و كار است. اين واژه برای توصيف نحوه تعريف كار و تخصيص و زمان‌بندی آن به كار می‌رود. جريان كاری توالی و شرايط را مبتنی بر كار در حال جريان تعريف می‌نمايد و مسيريابی كار را بين منابع انجام می‌دهد. اين منابع می‌توانند افراد، سيستم‌ها يا دستگاه‌ها باشند. جريان كاری ترتيب گام‌های در حال اجرا را مديريت می‌كند و به كاركنان امكان می‌دهد تا جريان فرايند كسب و كار را در صورت لزوم نظارت و دوباره پيكربندی نمايند.

 

مزايای BPM

* تسهيل برنامه‌ريزی فرايندهی فعلی سازمان. خودكار سازی اجرای فرايندها و نظارت بر كارآيی‌ و انجام تغييرات به موقع برای بهبود فرايندهای فعلی.

* نرم‌افزار BPM به شما امكان می‌دهد تا همه وظايف را اتوماتيك نمايند. بسياری از اين وظايف به برخی از فرايندهای كاربردی، تصويب يا رد، اعلانات و گزارشات وضعيت نياز دارند. راه كار BPM اينگونه فرايندها را اتوماتيك می‌سازد.

* BPM برای فرايندهايی كه در خارج از محدوده سازمان قرار دارند و با شركا مستريان وتامين كنندگان در ارتباطند، بسيار كاربردی خواهد بود.

* BPM سبب حفظ موقعيت رقابت‌بندی سازمان می‌شود.

* BPM بهره‌وری افراد را افزايش می‌دهد.

* فرايند كسب و كار گام‌های بی‌شماری دارد. BPM تعداد گام‌های فرايند كسب و كار را تا 50 درصد كاهش می‌دهد.

* فرانيد كسب و كار به افراد و منابع بسياری نياز دارد. يك BPM خوب تعداد منابع مورد نياز برای يك فرايند را كاهش می‌دهد.

* BPM هماهنگی بين بخش‌های مختلف يك شركت را از جغرافيايی بهبود می‌بخشد.

برگرفته از : http://www.pcworldiran.com/ict/index.html